مدار زمان همواره ره‌توشه‌ای از فرصت را پیش پای آدمی نهاده تا در گذر عمر، خرمن وجودش را غنایی مضاعف و چندچندان بخشد! 

در این میان، چرخش عقربه‌های زمان آن‌گاه که فصل تابستان را پشت سر می‌گذارد و بر قرارگاه مهر، لنگر میاندازد فرصت‌های بی‌شماری را بر سفره مهر می‌نشاند، مهرماه؛ 

- شکارچیان ماهر را می‌خواند تا از سنگر داشته‌های خود، خواسته‌های بیشتری را صید کند! 

- کشاورز سخت‌کوش و دوراندیش را ندا می‌دهد تا از خاک لم یزرع خود، انگور سیاه، آن طلای ناب سردشت را نصیب برد! 

- کارخانه‌داری را می‌خواند تا در کمین آن طلای ناب، مشق استیوجابزی‌اش را پیش ببرد! وآن طرف؛ 

- نگاه سرمایه‌گذار اجتماعی را به خرمن معرفت حاصل از مشق مدرسه معطوف می‌دارد تا با تعمق در آن دوردست‌ها، توسعه را در فاز پایدارش به تصویر کشد! 

مهرماه سال ۱۳۹۵ سرآغاز فصلی شد تا ۱۳میلیون دانش‌آموز نزد بیش از یک میلیون فرهنگی زانوی تلمذ بزنند و آن طرف‌تر نیز حدود ۴ میلیون دانشجو در محضر بیش از۶۰ هزار استاد و مدرس دانشگاهی زندگی را هجی کنند! 

با فرض صحت این آمار‌ها، مهرماه هرسال خرمنی از معرفت را پیش پای ما می‌نهد تا با ژرف‌نگری بیشتر و طمانینه‌ای افزون‌تر، بر این فرصت ارزنده وقوف یابیم. 

اگر کمی تعمقمان را در پروژه مهر بیشتر کنیم متوجه خواهیم شد که؛ ارزشمند‌ترین سرمایه‌های هر زوج مشترکی، با طیب خاطر راهی محیطی خواهد شد که قرار است در آن‌جا، دانش معرفت و بصیرت رفتار توزیع شود! 

چندصد هزار کلاس درس و چند ده هزار مدرسه و چند هزار دانشگاه تجهیز شده‌اند (با ادعای متولیان) تا به لطف چند صد هزار معلم وفرهنگی، استاد ومدرس، آن چند ده میلیون دانش‌آموز و دانشجو را خدمتی ارایه دهند و ره نمایند و جان پیرایند! 

چند‌ها طرح و لوایح بودجه‌ای تنظیم شده‌اند تا میلیون‌ها اعتبار از خزانه ملی را سوی آن چند ده هزار مدرسه و دانشگاه سوق دهند، شاید که از انتفاع سرمایه شکل گرفته متعاقب آن، خدمتی به توان افزون شده، عاید مملکت شود! 

همه آن آمار، تجهیزات، نیرو و تومان هزینه، نشان از آن دارد که در پس پرده زمان، صنعت آموزش و فن پرورش می‌تواند سرمنشا خلق خرمنی شود که کاشته‌ها را تا برداشتی دلبخواه، درون خود جای داده و تا غنابخشی سطح اعلاء، مدیریت کند! 

جای بسی تامل است، آن‌گاه که خانواده‌ها از ماه‌ها قبل از بازگشایی، در برنامه‌ای غوطه‌ور می‌شوند که طی آن غنچه نوگلشان یا نهال تازه درخت و درخت تنومندشان را با آب لطف و خاک عشق و هوای مهر حلقه زنند و هرآنچه که حس می‌کنند نیاز روزهای تلمذشان هست، مهیا می‌گردانند و علی‌رغم رنج بسیار تامین منابع، نشاط بر چهره دعوت می‌کنند و فرزند‌نوازی را تا اعلای درجه و رساندن پای لطف اساتید همدل می‌شوند و همراه! 

معلمان و اساتید، انبانشان را درطول تابستان و تعطیلات، جرعه جرعه لبریز از مهر می‌کنند تا در اولین روز سال تحصیلی جدید، سخاوتمندانه، بر سفره عشق کلاسیشان تعارف کنند! 

نونهالان، دانش‌آموزان، دانش‌پژوهان و دانشجویان غنچه برلب، میزبان عطش خود می‌شوند و محضر معلمان و اساتید شرفیاب می‌شوند تا که انبان خود را از مهری بی‌مثال لبریز کنند! 

اولین بارقه‌های آشنایی و اولین ارتعاش مهر از سینه‌ها برمی‌آید تا آن نا‌شناس همکلاس یا هم اتاق و هم خوابگاه را نشانه رود و دو فرهنگ از دو خانواده بایکدیگر تلاقی یابند. 

چشم‌اندازهای بکر بر بستر اندیشه‌ها شکل می‌گیرند و هرکدام مینیاتوری از همگرایی و همنوایی به تصویر می‌کشند! 

ساندویچی‌های مهر از کیف و تومان‌های محبت از جیب سرازیر می‌شوند تا شکم عزیزهمراهی را پر و یا دردی از همنوایی درمان کند! جمع رسانه‌ای‌ها، لحظه به لحظه گشایش دروازه‌های مدارس و دانشگاه‌ها را رصد می‌کنند تا از لابه لای خروار‌ها گزارش، آنکه بیشتر بوی مهر می‌دهد، گلچین کنند و به سمع و نظر من و شما برسانند و این همه ناشی از مهرورزی‌های بسیار کسانی است که عاشق توسعه پایدار و رهپویی آن هستند! 

و این همه داستان ماهی است بر تارک پاییز که مهر را سبد سبد در طبق اخلاص تعارف می‌کند تا هر رهگذری چه در گذر باغ، و چه در مسیر باد را سهمی دهد! 

بی‌شک که پاییز جدا از هزار رنگ طبیعی‌اش و محصول‌دهی خاک و آب و هوایش، خرمنی است از مهر که هر که و هر چی به سهم خود به آن خرمن می‌افزاید و به وقت ضرورت، جرعه‌جوش چشمه مهر مهربانی می‌شود! 

این فصل و این مهرماه را قدر باید دانست و ارج نهاد و در پاسداشت آن کیلو کیلو و تناژ تناژ بذر مهر باید کاشت و گلستان مهربانی باید بنیان نهاد تا هرآنکه بر تفکر داعشی نیز گذرش بر باغ و بوستان تعلیم و تربیت فتاد، خروجی‌اش، خرمن عشق و مهر و مهربانی باشد و فردای روزمان رسانه‌ها، خبر و گزارش و تصویر از تبادل مهربانی‌ها تهیه کرده و نشر دهند! 

در این مسیر هیچ‌کس بی‌سهم نیست و همه چه معلم و چه مدیر و وزیر و چه اولیاء خانه و اولیاء بر منبرمساجد، و حتی آن بابای مدرسه و پاکبان شهرداری و خود شهردار و فرماندار شهر و به ویژه نیروهای امنیتی و همه و همه می‌توانند ایفاگر نقش ایجابی و مثبت باشند و در بذرپاشی و نهال کاری بوستان و باغ مهربانی کهن سرزمین ایران، هنرنماییشان و تدبیرشان به ویژه از اولین ماه مهربانی سال تحصیلی کارگر افتد و مجالی و فرصتی دیرپا و ماندگار بر جای نهد. 

امروز آستین مهر بالا زنیم که فردا دیر است و خرمن حاصل آلوده به خصلت داعشی و خودخواهی امروزمان، ریشه در سهل‌انگاری‌های دامنه‌دار دیروزی‌‌هایمان است... پس به پیش و به کوش باید با مهر رفت و مهربانی فزود.